#استاد -مطهری
28 آذر 1395 توسط اعظم ستاری
#اخلاق- محمدی
#شخصی میآید در کوچه جلوی پیغمبر را میگیرد و میگوید: من از تو طلبکارم، طلب مرا الان باید بدهی. پیغمبر میگوید: اولاً تو از من طلبکار نیستی و بیخود ادعا میکنی و ثانیاً الان پول همراهم نیست، اجازه بده بروم. میگوید: همین جا باید# پول من را بدهی. هرچه پیغمبر با او نرمش نشان میداد او بیشتر خشونت میورزید، تا آنجا که ردای پیغمبر را دور گردن ایشان میپیچد و میکِشد که اثر قرمزیاش در گردن پیغمبر ظاهر میشود. مسلمین که میبینند یک یهودی چنین ادعایی دارد میخواهند# خشونت کنند، #پیغمبر میگوید:کاری نداشته باشید، من خودم میدانم با رفیقم چه کنم. آنقدر نرمش نشان میدهد که یهودی همان جا میگوید: #«اشهد ان لا اله الاّ الله و اشهد انک #رسول الله» و میگوید: تو با چنین قدرتی که داری، اینهمه تحمل نشان میدهی؟! این تحمل، تحمل یک فرد عادی نیست، پیغمبرانه است.
????# سیری در سیره نبوی، ص 207
#رسول-مهربانی