ولایت پذیری
یکی از شاخصههای ولایتمداری، محبت به ولی است که این محبت باید در عمل منعکس شود و صرفا به اظهار و ادعای زبانی، کفایت نمیکند. این موضوع در زندگی اصحاب امام حسین(ع) به وضوح مشاهده میشود که نسبت به ادعای ولایتمداری خود، تا پای جان میایستند که نمونه بارز آن حضرت عباس(ع) است که وقتی وارد کربلا شدند و جنگ قطعی شد، شمر که از قبیله بنی کلاب است و به نوعی احساس خویشاوندی میکند و برای آن حضرت اماننامه میآورد، اما حضرت عباس(ع) در مقابلش سکوت و بیاعتنایی میکند. جالب آن است که در اینجا امام حسین(ع) فرمود: «پاسخش را بدهید، اگر چه فاسق است»، که این مسأله علاوه بر آن که نشاندهنده توجه امام به کرامت انسانی است. امام با اینکه میداند هدف آنها از آوردن امان نامه چه میباشد، اما با این وجود از حضرت عباس و برادرانش میخواهد که جواب شمر را بدهند.
نمونه دیگر ولایت مداری یاران را میتوان در رفتار حربن یزید ریاحی یافت که علیرغم اینکه در ابتدا جزو سپاه دشمن بود، اما در ادامه به گونهای این ولایتپذیری را به اثبات میرساند که امام(ع) خطاب به وی میفرماید: مادرت به حق تو را حر نامید. در میان زنان هم حضرت زینب(س) نمونه والای ولایت مداری و دفاع از امام زمان خویش است که این نکته را هم در کنار امام حسین(ع) و هم پس از شهادت آن حضرت و همراه امام سجاد(ع) به نمایش گذاشت و تمام فرامین امام را بیچون و چرا جامه عمل پوشاند. در واقع اهداف قیام امام حسین(ع) با اقدامات حضرت زینب(س) محقق شد.
حتی از زنان غیرهاشمی بودند افرادی که در این زمینه مثال زدنی هستند، یک نمونه آن همسر زهیر بن قین بود که همراه همسرش از مکه به سوی عراق در حرکت بودند و در یکی از منازل بین راه پیک امام حسین سراغ زهیر رفت و گویا زهیر از رفتن اکراه داشت، اما با تشویق همسرش به امام پیوست و رستگار شد. همسرش خطاب به او گفت، وای بر تو! فرزند رسول خدا تو را میخواند و تو اجابت نمیکنی؟! همین گفتار کوتاه سبب شد تا زهیر به سوی امام رفته و رستگاری ابدی را به دست آورد این نشانه شناخت او نسبت به امام عصر خویش است، مادر «عمر بن جناده انصاری» نمونه دیگری است، علیرغم اینکه همسرش در کربلا شهید میشود، فرزند جوانش را روانه کارزار جنگ میکند. وی نزد امام رفت و اجازه خواست تا با دشمن بجنگد، امام فرمود: «ان هذا غلام قتل ابوه فی المعرکه و لعل امة تکره ذلک» (پدر این نوجوان کشته شده، شاید برای مادرش سخت باشد و او راضی نباشد). عمرو گفت «به خدا قسم نه، مادرم خود به من دستور داده و لباس رزم برتنم کرده تا شما را یاری کنم». لذا امام به او اجازه داد و عمرو به میدان رفت و وقتی شهید شد، کوفیان سر او را از بدنش بریدند و به طرف سپاه امام حسین علیه السلام پرتاب کردند.
مادرش که از رشادت و استقامت پسرش خشنود بود، سر را برداشت و بوسید و گفت «چه نیکو جهاد کردی پسرم؛ ای نور چشمم!» و سپس آن سر را به طرف دشمن افکند و نشان داد آنچه در راه خدا داده پس نمی گیرد. آنگاه عمود خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد اما به دستور امام به خیمه برگشت و امام برای او دعا کرد که همه این موارد حاکی از ولایتپذیری و ولایتمداری وی در عرصه عمل میباشد.
#امام#ولایت پذیری#امام حسین علیه السلام#imam husayn#islam