#فعالیت-فرهنگی
05 دی 1395 توسط اعظم ستاری
#داستان_واقعی
#داستان_فوق_العاده_زیبا
فعالیت فرهنگی/مذهبی در دانشگاههای آمریکا
فصل اول: #احترام_به_عقایدمختلف
#قسمت_سوم
#یادداشت_مهمان
#دانشجویی_در_ویرجینیا
حدود سه سال پیش، اولین روزی بود که به عنوان دانشجوی دکتری وارد دفتر کارم شدم (یک اتاق بزرگ با ابعاد تقریبی 8 متر در 4 متر). در این اتاق چندین میز بود اما فقط یک دانشجوی دیگر به غیر از بنده در آن اتاق کار میکرد. این دانشجو اهل کشور چین بود. میز کار بنده و همکار چینی در دو گوشهی اتاق قرار داشتند، به صورتی که وقتی پشت میز مینشستیم همدیگر را نمیدیدیم.
به خاطرم هست همان روز، برای نماز ظهر، در اتاق را که معمولا باز نگه داشته میشد بستم، قبله را با قبله نما پیدا کردم و جا نماز را پهن کردم. حین نماز، از شانس بد من، یک دانشجوی ایرانی آمد و شروع کرد به در زدن که در را باز کنید.
همکار چینی که تا اون موقع متوجه بنده نبود، اهمیتی نداد. چون قاعدتا، بنده که در را بستم، خودم بایستی در را باز میکردم. منتهی، بعد از اینکه دید کسی در را باز نکرده و هنوز دارند در میزنند، سرش را از روی لب تاپش بلند کرد و چرخاند به سمت میز من. یک لحظه شوکه شد! بنده را در حال خم و راست شدن دید. یکمی زل زد به من و حرکاتم. چند لحظهای مبهوت شد! یکدفعه متوجه درب شد و وقتی دید بنده قصد ندارم یوگا (!) را کنار بگذارم و در را باز کنم، خودش رفت و در را باز کرد.
از دانشجوی ایرانی قضیه را پرسید، او گفت که بنده در حال نماز (pray) هستم. سپس در را دوباره بست و سر میز کارش برگشت. بنده هم نماز را تمام کردم و سر میز کارم برگشتم، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. چند دقیقه ای گذشت، همکار چینی برگشت و بنده را صدا زد.
گفت: میتونم یک سوالی بپرسم.
جواب دادم: آره بپرس.
و او پرسید: شما هر روز، در یک وقت مشخص باید این کار را انجام بدی؟
من یک لحظه با خودم فکر کردم، این یارو الآن میخواد بگه دیگه حق نداری در دفتر کار نماز بخونی. اما من که باید چهار سال اینجا باشم بهتر که از همین روز اول محکم جلوش در بیام تا حساب کار دستش بیاد! لذا محکم گفتم: Yes
او از اين برخورد محكم بنده جا خورد و گفت: اوکی و برگشت سر میز کارش.
بنده چند دقیقه ای تامل کردم، با خودم گفتم این رفتارم درست نبود. ناسلامتی ما مسلمانیم! آخه این چه برخوردی بود؟!؟ برگشتم و بهش گفتم: چرا این سوال را پرسیدی؟
اون یک جوابی داد که هنوز بعد از گذشت سه سال در ذهنم حک شده!
دانشجوی 24 ساله چینی و ملحد که اصلا خدا برایش تعریف نشده و هیچ گونه تصوری نسبت به خدا نداره گفت: میخواستم بدونم چه مواقعی باید نماز بخونی، تا اون مواقع شرایط را برای شما مهیا کنم مثلا رفت و آمد نکنم، صحبت نکنم و در را بسته نگه دارم تا مزاحم نماز شما نشم!
ادامه دارد...
مشاهدات چند دانشجوی دکترای ایرانی???????? از قلب جامعهی امریکا????????
فرهنگی-امریکا-دانشجو-مهمان-