سحر خیز مدینه

معاون فرهنگی
  • خانه 
  • مطالب مذهبی 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

#شیخ-بهایی

01 دی 1395 توسط اعظم ستاری
⚜ماجرای طلسم شیخ بهایی در ساخت حرم امام رضا(ع) ⚜ شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشته‌اند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام می‌شده است. قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش می‌آید. شیخ سفارش های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می ‌کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس، نه دروازه صحن) چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبه ای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار(ع) و حتی امامزادگان مطهر، کتیبه ای نصب می‌شود و درشأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته می‌شود. گاهی نیز روایت یا حدیثی از خود آن بزرگوار روی کتیبه نوشته می‌شود. به هر حال، سفر شیخ به درازا می‌کشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر می‌مانند، هنگامی که از سفر باز می گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر می‌رسد، با تعجب بسیار می‌بیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض می‌کند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض می‌کند: «ما می‌خواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند. وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند: کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم. در این زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا علی بن موسی الرضا(ع) دستور اتمام کار را داده‌اند. شیخ بهایی(قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و از تولیت در این مورد توضیح می‌خواهند. تولیت حرم نقل می‌کند: چند شب پی در پی آقا امام رضا(ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمی‌شود و هر کس بخواهد می‌تواند بیاید». شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری می‌شود و به سمت ضریح می‌رود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری می‌شود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه می‌کند تا از هوش می رود، پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف می‌کند: من می‌خواستم یکی از طلسم ها را به صورت کتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمی‌توانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند. شیخ-بهایی-امام-رضا-تولیت-حرم-اشک
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: ویژگی های جوانان کربلا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

سحر خیز مدینه

سحر خیز مدینه کی میایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • آموزنده
  • توصیه های رهبری
  • مناسبت روز
  • دلنوشته
  • داستان کوتاه
  • دانستنیها
  • اندیشه سیاسی شیعه
  • افات زبان
  • طب سنتی
  • تقوا
  • نکات خانه داری
  • ولادت امام هادی
  • ولایت وامامت
  • دفاع مقدس
  • ولادت وشهادت
  • تکریم سالمندان
  • اعمال ماه ها
  • تغذیه اسلامی
  • سبک زندگی زینبی
  • ماه محرم
  • ولایت پذیری
  • آشپزی
  • داستان کوتاه
  • ویژگی های جوانان کربلا
  • دهه فجر
  • سکوت امام علی
  • حوزه انقلابی
  • اخلاق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس