سحر خیز مدینه

معاون فرهنگی
  • خانه 
  • مطالب مذهبی 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

شهادت -امام- هادی- تسلیت- باد

11 فروردین 1396 توسط اعظم ستاری
​ شده ام بر آن که پري زنم به هوات يا علي النقي سفري کنم و سري زنم به سرات يا علي النقي به هوات تازه کنم نفس، به سرات آيم از اين قفس برسم به مأمن آسمان رهات يا علي النقي
خدا را پيوسته براي هدايت مردم، حجت‌هاست. امام هادى(عليه السلام)، هادى امت و هدايت‌يافته غيب بود.
فروغي که از خورشيد وجودش مي‌تابيد، روشن‌گر افکار و راهنماي مردم بيدار بود. ظلمت حاکم، آن حق مظلوم را به زندان افکند و در حصر نهاد، ولي آن نور زندانى، پيوسته روشنايي مي‌بخشيد و بر دل‌هاي محبان حکومت داشت؛ نه با سلاح، که با فلاح؛ نه با قدرت نظامى، که با فضيلت اخلاقى.
سخن‌چينان از جاذبه معنوي و برتري علمي‌اش در آتش حسد مي‌‌سوختند و حاکمان، او را رقيب حکومت مي‌دانستند. او را از مدينه به سامرا بردند تا مدينه بي‌خورشيد بماند و پروانه‌ها، سرگردان و شيعه، پريشان، ولي خلفاي کوردل عباسى، کورتر از آن بودند که فروغ جهان‌تاب او را درک کنند.
آنچه او را محبوب دل‌ها ساخته بود، پيوند با خدا، تکيه بر خالق، غناي از مخلوق، وارستگي از دنيا، وابستگي به ابديت و دلدادگي به عبادت بود.
شهادت امام هادي (ع) را به فرزند برومندش امام زمان (عج) و به تمامي شيعيان و دوستداران حضرتش تسليت عرض مينماييم.
ويژگي هاي اخلاقي امام هادي (ع) امام هادي(ع) نمونه‏اي از انسان کامل و مجموعه سترگي از اخلاق اسلامي بود. «ابن شهر آشوب» در اين باره مي‏نويسد : «امام هادي(ع) خوش‏خوترين و راست‏گوترين مردم بود. کسي که او را از نزديک مي‏ديد، خوش برخوردترين انسان‏ها را ديده بود و اگر آوازه‏اش را از دور مي‏شنيد، وصف کامل‏ترين فرد را شنيده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودي، هيبت و شکوه وي تو را فرا مي‏گرفت و هرگاه اراده گفتار مي‏کردي، بزرگي و بزرگواري‏اش بر تو پرده در مي‏انداخت. او از دودمان رسالت و امامت و ميراث‏دار جانشيني و خلافت بود و شاخساري دل نواز از درخت پربرگ و بار نبوت و ميوه سرسبد درخت رسالت». نيکو و به جاست اين قسمت از نوشتار، به زيبايي‏هاي طبع او آراسته گردد:

1) عبادت ايجاد ارتباط عاشقانه با معبود و معشوق ازلي و عبادت فراوان، از ويژگي‏هاي برجسته امام هادي(ع) است. در اين باره نوشته‏اند: «همواره ملازم مسجد بود و ميلي نيز به دنيا نداشت. شب‏ها را در عبادت به صبح مي‏رساند بي آنکه لحظه‏اي روي از قبله برگرداند. با پشمينه‏اي بر تن و سجاده‏اي از حصير زير پا به نماز مي‏ايستاد. شوق به عبادتش به شب تمام نمي‏شد. کمي مي‏خوابيد و دوباره برمي‏خاست و مشغول عبادت مي‏شد شبانگاه به سجده و رکوع مي‏افتاد و با صدايي محزون و غمگين مي‏گفت: خداوندا، اين گناهکار پيش تو آمده و اين نيازمند به تو روي آورده، خدايا، رنج او را در اين راه بي‏پاداش مگذار! بر او رحمت آور و او را ببخش و از لغزش‏هايش درگذر».
۲) ساده‏ زيستي از ديگر ويژگي‏هاي برجسته اخلاقي امام هادي(ع)، ساده‏زيستي و دوري از دنيا بود. در اين زمينه نيز آمده است: «از دنيا چيزي در بساط زندگي نداشت. بنده‏اي وارسته از دنيا بود. در آن شبي که به خانه‏اش هجوم آوردند، او را تنها يافتند با پشمينه‏اي که هميشه بر تن داشت و خانه‏اي که در آن هيچ اسباب و اثاثيه چشم‏گيري ديده نمي‏شد. کف خانه‏اش خاک‏پوش بود و بر سجاده حصيري خود نشسته، کلاهي پشمين بر سر گذاشته و با پروردگارش مشغول نيايش بود».
۳) دانش يکي از محورهاي اساسي و از سترگ‏ترين پشتوانه‏هاي امامت، دانش امام است که بر اساس آن بشريت از کوره راه‏هاي نابودي رهايي مي‏يابد. شخصيت علمي امام هادي(ع) از همان دوران کودکي و پيش از امامت ايشان شکل گرفته بود. مناظره‏هاي علمي، پاسخ‏گويي به شبهه‏هاي اعتقادي و تربيت شاگردان برجسته نمونه‏هاي برجسته‏اي از جايگاه والاي علمي امام هادي(ع) است. او در همان کودکي مسائل پيچيده فقهي را که بسياري از بزرگان و دانشمندان در حلّ آن فرو مي‏ماندند، حل مي‏کرد. گنجينه‏اي پايان‏ناپذير از دانش و چکاد نشيني در بلنداي بينش بود. دشمن ساده‏انديش به خيال در هم شکستن وجهه علمي ايشان، مناظره‏هاي علمي تشکيل مي‏دهد، ولي جز رسوايي و فضاحت ثمره‏اي نمي‏بيند. از اين رو، به بلندي مقام امام اعتراف مي‏کند و سر تسليم فرود مي‏آورد.
او به تمامي زبان‏هاي عصر خود از قبيل هندي، ترکي، فارسي و... آگاه بود و حتي نوشته ‏اند که در جمع فارسي زبانان به زبان خودشان سخن مي‏گفت.
اظهار نظرهاي «يزداد نصراني»، شاگرد «بختيشوع» درباره دانش امام هادي(ع) بسيار مهم است. او پزشک مخصوص دربار معتصم بود. چيرگي امام در دانش، به اندازه‏اي او را مجذوب خود کرده که در توصيف مقام علمي ايشان گفته بود: «اگر بنا باشد آفريده‏اي را نام ببريم که از جهان غيب آگاهي داشته باشد، او (امام هادي(ع)) خواهد بود». اين سخن نتيجه تنها ديدار کوتاه او با امام بود.
۴) آگاهي از اسرار براساس روايات فراوان، امام معصوم(ع) هر گاه بخواهد از چيزي که بر او پوشيده است، آگاه شود، خداوند او را بدان آگاه خواهد ساخت. امام علي النقي(ع) نيز به سان ديگر پيشوايان، از غيب خبر مي‏داد، آينده را به وضوح مي‏ديد. از درون افراد آگاه بود و زمان مرگ افراد را مي‏دانست.

«ابوالعباس احمد ابي‏النصر» و «ابو جعفر محمد بن علويه» مي‏گويند: «شخصي از شيعيان اهل‏بيت(ع) به نام عبدالرحمان در اصفهان مي‏زيست. روزي از او پرسيدند: سبب شيعه شدن تو در اين شهر چه بود؟ گفت: من مردي نيازمند، ولي سخنگو و با جرئت بودم. سالي با جمعي از اهل شهر براي دادخواهي به دربار متوکل رفتم. به در کاخ او که رسيديم، شنيديم دستور داده امام هادي(ع) را احضار کنند. پرسيدم: علي بن محمد کيست که متوکل چنين دستوري داده؟ گفتند: او از علويان است و رافضي‏ها او را امام خود مي‏خوانند. پيش خود گفتم شايد متوکل او را خواسته تا به قتل برساند. تصميم گرفتم همان جا بمانم تا او را ملاقات کنم. مدتي بعد سواري آهسته به کاخ متوکل نزديک شد. باوقار و شکوهي خاص بر اسب نشسته بود و مردم از دو طرف او را همراهي مي‏کردند. به چهره‏اش که نگاه کردم، محبّتي عجيب از او در دلم افتاد. ناخواسته به او علاقه‏مند شدم و از خدا خواستم که شرّ دشمنش را از او دور گرداند. او از ميان جمعيت گذشت تا به من رسيد. من در سيمايش محو بودم و برايش دعا مي‏کردم. مقابلم که رسيد، در چشمانم نگريست و با مهرباني فرمود: خداوند دعاهاي تو را در حق من مستجاب کند، عمرت را طولاني سازد و مال و اولادت را بسيار گرداند. وقتي سخنانش را شنيدم، از تعجب ـ که چگونه از دل من آگاه است؟ ـ ترس وجودم را فرا گرفت. تعادل خود را از دست دادم و بر زمين افتادم. مردم اطرافم را گرفتند و پرسيدند چه شد. من کتمان کردم و گفتم: خير است ان شاء اللّه‏ و چيزي به کسي نگفتم تا اين‏که به خانه‏ام بازگشتم. دعاي امام هادي(ع) در حق من مستجاب شد. خدا دارايي‏ام را فراوان کرد. به من ده فرزند عطا فرمود و عمرم نيز اکنون از هفتاد سال فزون شده است. من نيز امامت کسي را که از دلم آگاه بود، پذيرفتم و شيعه شدم.

از کلام گوهربار امام نقي (ع) ۱) حسد نيکي ها و حسنات را بر باد داده و نابود مي کند و تظاهر و خود ستايي موجب خشم و کينه مي شود . ۲) نافرماني از پدر و مادر بدنبال خود کمبود و نارسائي دارد و بلاخره منتهي به ذلت و بدبختي خواهد شد . ۳) بيداري ، خواب را لذت بخش تر مي کند و گرسنگي ، گوارائي و خوشمزگي غذا را مي افزايد . ۴) ريشخند و مسخرگي شيوه اراذل و اوباش و جاهلان است . ۵) کسي که به عقده خود پسندي گرفتار شود به يقين آمار عيب جويان او فراوان شود . ۶) از حسادت دوري کن زيرا حسادت آنچه در وجود تو است آشکار مي کند و هيچگونه تاثيري در دشمن تو نخواهد داشت .

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: دهه فجر لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سحر خیز مدینه

سحر خیز مدینه کی میایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • آموزنده
  • توصیه های رهبری
  • مناسبت روز
  • دلنوشته
  • داستان کوتاه
  • دانستنیها
  • اندیشه سیاسی شیعه
  • افات زبان
  • طب سنتی
  • تقوا
  • نکات خانه داری
  • ولادت امام هادی
  • ولایت وامامت
  • دفاع مقدس
  • ولادت وشهادت
  • تکریم سالمندان
  • اعمال ماه ها
  • تغذیه اسلامی
  • سبک زندگی زینبی
  • ماه محرم
  • ولایت پذیری
  • آشپزی
  • داستان کوتاه
  • ویژگی های جوانان کربلا
  • دهه فجر
  • سکوت امام علی
  • حوزه انقلابی
  • اخلاق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس