سحر خیز مدینه

​???? مساوات در اجرای حکم خدا در سیره پیامبر اکرم  ???? خاندان اشرافی و فقیر یکسان هستند. زنی از اشراف قریش دزدی کرده بود. وقتی قضیه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار کرد که دزدی کرده‌ام، می‌بایست به حکم قانون اسلام دستش بریده شود. اینجا بود که توصیه‌ها و وساطتها شروع شد. یکی گفت:‌ یا رسول الله! اگر می‌شود از مجازات صرف‌نظر کنید، این زن دختر فلان شخص است که می‌دانید چقدر محترم است، آبروی یک فامیل محترم از بین می‌رود. پدر و برادر و دیگر کسانش هم آمدند و همین حرف را زدند. هرچه گفتند، پیغمبر فرمود:‌ محال و ممتنع است. آیا می‌گویید من قانون اسلام را معطل کنم؟! اگر همین زن یک زن بی‌کس و کار بود و  وابسته به یک فامیل اشرافی نبود، همه شما می‌گفتید بله دزد است، باید مجازات شود. آفتابه دزد مجازات بشود، یک فقیر که به علت فقرش ـ مثلاً ـ دزدی کرده مجازات بشود، ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می‌رود مجازات نشود؟! قانون خدا تعطیل‌بردار نیست. ابداً شفاعتها و وساطتها را نپذیرفت. ????سیری در سیره نبوی، ص 207