سحر خیز مدینه

معاون فرهنگی
  • خانه 
  • مطالب مذهبی 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

سیمای روایی حضرت زینب

13 مهر 1395 توسط اعظم ستاری

در باره شخصیت روایی وی، علمای بزرگی سخن گفته اند از جمله:ابو الفرج اصفهانی: زینب عقیله دختر علی بن ابی طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خداست و او همان کسی است که ابن عباس از اوکلام حضرت فاطمه (ع) را در فدک نقل می کند و می گوید: حدیث کردمرا عقیله ما زینب دختر علی (ع)...

در انساب الطالبیین می خوانیم: زینب کبری دختر امیرمومنان (ع)که کنیه اش ام الحسن بود، از مادرش زهرا (س) روایت می کرد.

مرحوم سیدنورالدین جزایری، در خصائص الزینبیه، ویژگی موثقه بودن زینب را طرح می کند و می نویسد: «از جمله القاب آن محترمه «موثقه »، که آن مکرمه مورد وثوق خلاق عالم و حضرت سیدالشهدا، وحضرت سجاد (علیهماالسلام) بوده اند و لذا حافظ ودایع الهیه و اسرار محمدیه بوده، بلکه محل وثوق کلیه مردم بوده و لذا حضرت سیدالساجدین (ع) هروقت بیان اخبار و احادیث می فرمودو می خواست که در اذهان مردم جای گیرد و از او بپذیرند، به عمه اش اسناد می داد و از آن مخدره نقل می فرمود و کذالک ابن عباس با این که حبرالامه و مقبول القول بود، مع ذالک می گفت:«حدثتنا عقلیتنا».

آیت الله خویی می نویسد: از مادرش سلام الله علیها روایت می کند. و جابر (فقیه جز سوم باب معرفه الکبائر، حدیث 1754) وعباد عامری از او روایت می کنند. این همه نشان از اوج مقام روایی حضرت زینب (س) دارد که متاسفانه کمتر مورد توجه قرارگرفته است.
راویان

باید توجه داشت که ارزش روایات نقل شده از حضرت زینب (س) فراتراز روایاتی است که راویان دیگر نقل کرده اند، زیرا این بانوی بزرگ خود عالمه ای غیر معلمه بود و روایاتی را که نقل می کرد،بی هیچ شبهه ای، معتبر و مستنداند. حتی روایت هایی که در سنین کودکی از او نقل شده اند. این بانوی بزرگوار که 5 سال قبل ازوفات رسول خدا (ص) به دنیا آمد، از مادرش فاطمه زهرا (س)، پدرش علی (ع)،اسماء بنت عمیس، و ام ایمن روایت نقل می کرد. شمارراویان از وی بسیارند که می توان به: 1- علی بن حسین (ع). 2- ابن عباس. 3- محمد بن عمر. 4- عطاء بن سائب. 5- فاطمه بنت الحسین. 6- محمد بن جابر. 7- عباد عامری و ... اشاره کرد.

 نظر دهید »

سبک ندگی زینبی

11 مهر 1395 توسط اعظم ستاری

جایگاه اهل بیت (ع) در قرآن با آیاتی که در شأن این خانواده نازل شده، به خوبی نمایان است. از جملة این آیات می‌توان آیة تطهیر، آیة مباهله، آیة مودّت، سورة هل أتی، آیة تبلیغ و آیة ﴿إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ...﴾ را نام برد که همه به نوعی تجلّی‌گر تقدیر خداوند از آنهاست و در تجلیل از مقامات علمی ایشان سخنانی آمده که جایگاه والای علمی ایشان را اثبات می‌کند. از این خاندان مقدّس، شخصیّتی ممتاز و فرهیخته ظهور می‌کند که دربارة حیات درخشان این بانو تاکنون ده‌ها کتاب و مقاله نگارش یافته است و تاریخ‌نگاران شیعه و سنّی از دیدگاه خویش به زندگانی و قهرمانی این بانوی بزرگ نگریسته و آن را مورد تحلیل و تجلیل قرار داده‌اند. امّا در بررسی زندگی ایشان اغلب به نقش‌آفرینی بی‌بدیل او در کربلا پرداخته شده است و در توجّه به سایر ابعاد شخصیّتی او مانند «زندگی علمی این بانوی فرهیخته» به اشاراتی گذرا بسنده شده است و سبک زندگی علمی ایشان زاویه‌ای بودکه نیاز به واکاوی و تحلیل دقیق‌تری داشت. زینب کبری(س)، عقیلة بنی‌هاشم، سومین فرزند حضرت امیرالمؤمنین، علیّ بن أبی‌طالب و حضرت فاطمة زهرا، علیهماالسّلام، است که در روز پنجم جمادی‌الأوّل سال پنجم یا ششم هجری، در مدینة طیّبه دیده به جهان گشود و پیامبر خدا (ص) نام «زینب» را برای وی برگزید که این نام به وسیلة جبرئیل از طرف خداوند به او عرضه شد (ر.ک؛ صفری، بی‌تا، ج 2: 1 و غروی، 1375: 193). اگرچه آن حضرت مدّت بسیار کمی سعادت همنشینی با جدّ بزرگوار و مادر ارجمندش را داشت، امّا شکل‌گیری شخصیّت او از همان زمان آغاز شد و از انوار تابناک آن دو معصوم، درس‌هایی کسب کرد و در موقعیّت‌های مختلف خصوصاً در مکتب کربلا آنها را پیاده ساخت. او وارث خاندانی بود که یزید، سرسخت‌ترین و پست‌ترین دشمن اهل بیت (علیهم‌السّلام)، دربارة آنها می‌گفت: «إنَّ هَؤُلاَء وَرَثُوا العِلمَ وَ الفَصَاحَةَ وَ زُقّوا العِلمَ زُقّاً» (مقرّم، بی‌تا: 371 و حاج حسن، بی‌تا: 141). در برخی از روایات، «زُقّوا العِلمَ زُقّاً» (امین، بی‌تا: 179 و قرشی، بی‌تا: 132). اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش را (از پیامبر (ص)) به ارث برده‌اند و آن را همراه شیرخوارگی ازسینه مادر می‌مکند. از میان بانوان فرهیختة اهل بیت (ع) حضرت زینب (س) را انتخاب کردیم و به بررسی سیرة علمی ایشان پرداختیم، چراکه ایشان همچون مادر بزرگوار خود، حضرت زهرا (س)، بانوی فرهیخته‌ای بود که جامعه عرصه را بر او و خاندانش بسی تنگ نمود و متقابلاً ایشان همچون مادر خود با علم و درایت خود، به نقش‌آفرینی و ایفای نقشی ماندگار در عالم هستی پرداختند.

حضرت زینب (س) هفت معصوم را درک کرده بود و کلام و کردار آنها در او متجلّی شده بود. کلام یک معصوم دارای ویژگی‌هایی است که با کلام یک فرد معمولی (ولو آن فرد به نسبت افراد دیگر، فردی متعالی محسوب شود،) بسیار متفاوت است. برخی ویژگی‌های کلامی آنها را می‌توان شکر نعمت در ابتدای کلام، شهادت به توحید الهی، تذکّر برخی از تکالیف، از جمله امر به معروف و نهی از منکر، حلال و حرام و...، تبعیّت از امام بر حق، موقعیّت‌شناسی:راحت، بیان فلسفة برخی احکام، افشاگری ظالمان، مناعت و مظلومیّت برشمرد که برخی علل این ویژگی‌ها را می‌توان عصمت الهی، علم لدنّی، وراثت، تعالی روح و فکر، پشتیبانی الهی و... دانست.

#حضرت زینب علیها السلام#عقیله بنی هاشم#صبر جمیل

 نظر دهید »

اعمال مباهله

05 مهر 1395 توسط اعظم ستاری




مفاد قرارداد پیامبر (ص) با مسیحیان


بر اساس قراردادى که به امضاى طرفین رسید، قرار شد مسیحیان نجران در مقابل امنیتى که به برکت حکومت اسلامى تأمین مى شود، سالانه 2 هزار حُلّه (هر حله برابر با یک قواره پارچه براى یک دست لباس) به عنوان جزیه به حکومت اسلامى بپردازند؛ البته به این شکل که هزار حُلّه را در ابتداى سال و هزار حُلّه را در نیمه آن پرداخت کنند. قیمت هر حُلّه نیز چهل درهم بود. بنا به گفته بعضى از مورخان، علاوه بر2 هزار حُلّه، پرداخت 30 زره و نیزه و 30 اسب و 30 شتر نیز شرط شد.

اعمال و دعاى روز مباهله

در روز 24 ذی الحجه که روز مباهله رسول خدا(ص) با نصاراى نجران است؛ پیامبر پیش از آنکه مباهله کند، عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول (ص)آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُرأت مُباهله ننمودند و استدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع)در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد.

علاوه بر استحباب غسل و روزه در روز24 ذی الحجه. خواندن نماز نیز توصیه شده است؛ به این کیفیت که نزدیک زوال غسل کند و دو رکعت نماز بگذارد و در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید، آیة الکرسی و سوره قدر، هر کدام را ده بار بخواند. همچنین خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان ذکر شده است. همچنین بعد قرائت دعای مذکور، قرائت دو رکعت نماز و 70 مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ، صدقه دادن به جهت تأسی به حضرت امیرالمؤمنین (ع)، زیارت کردن امام علی(ع) و خواندن زیارت جامعه از جمله اعمال روز مباهله ذکر شده است.

#مباهله#اعمال#ذی الحجه#پنج تن#امام حسن علیه السلام

 1 نظر

خاطرات شهدا

04 مهر 1395 توسط اعظم ستاری

 

معجزه نجات دو خلبان در عملیات مرصاد
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نماینده امام در شورای عالی دفاع در زمان عملیات مرصاد و از جمله فرماندهانی بود که نقش مهمی در فرماندهی نیروهای تحت فرمان داشت. تا جایی که برخی علت شهادت شهید صیاد شیرازی به دست منافقین را به دلیل فعالیت های اثرگذار ایشان در عملیات مرصاد می دانند. متن زیر بخشی از خاطره شهید صیاد شیرازی از نجات دو خلبان در جریان عملیات مرصاد است. 

گفتیم برویم اینها را ببندیم که فرار نکنند. باز دوباره دوتا هلی کوپتر کبری گیر آوردیم و یک هلی کوپتر ۲۱۴، که رفتم به طرف گردنه پاطاقو از اسلام آباد که رد می شدم جاده را نکاه می کردم که ببینم منافقین چگونه رفت و آمد می کنند. دیدیم یک واقتی با سرعت دارد می رود. حقیقتش دلمان نیامد که این یکی از دستمان در برود. به خلبان کبری گفتم از بغل با آن توپت یک رگباری بزن، ترتیبش را بده. گفت اطاعت میشه. تا آمدم بجنبم دیدم هلی کوپتر رفته بالای سرش، مثل اینکه میخواهد این ها را بگیرد. من گفتم جلو نرو زیرا اگر بروی جلو، میزندت. یک دفعه هلی کوپتر را زدند. دیدم هلی کوپتر رفت، خورد به زمین. یک دود غلیظی مثل قارچ بلند شد. مثل اینکه دود از کله ما بلند شد که ای کاش نگفته بودین برو.

حالا چکار کنیم؟ خلبان را نجات بدهم مارا می زدند، آنجا پر منافق بود به هر صورت خلبان ها را راضی کردم که برویم یک آزمایش کنیم ببینیم می توانیم خلبان را نجات بدهیم. دیدیم هلی کوپتر دومی گفت: من توپم کار نمی کند نمی توانم پشتیبانی کنم، برویم آنجا می زنند. گفتم: هیچی، اینها که شهید شدند برویم به طرف ادامه هدف.

رفتیم محل را شناسایی کردیم. حدود یکی دو گردان نیرو را من توی گردنه پاطاق پیاده کردم و راه را بر آن ها بستم که رار نکنند. برگشتیم، شب شد. صبح ساعت ۸ بود که من توی طاق بستان بودم. کباره تلفن زنگ زد. فرماندهی هوانیروز گفت: فلاکس! دوتا خلبان پیش من هستند، دوتا خلبانی که دیروز گفتی شهید شدند. گفتم: چی؟ من خودم دیدم شهید شدند! گفت: آنها آمده اند.ک بعد خودمان را به خلبان ها رساندیم.

تعریف کردند و گفتند: ما رفتیم آن ها را از نزدیک کنترل کنیم، ما را زدند، سیستم های فرمان هلی کوپتر قفل شد. یعنی دیگر کنترلی نبود. ما فقط با هنر خودمان زدیم به صورت سینه‌مال زدیم به خاک که سقوط نکنیم. وقتی زدیم یک دفعه دیدیم موتور دارد آتش می گیرد ولی ما زنده ایم. هنوز یکی از کابین ها باز می شد. لکن کابین دیگری باز نمی شد، قفل شده بود. شیشه اش را شکستیم، آمدیم بیرون، دوتابب از این دود استفاده کردیم و به طرف تپه مقابل فرار کردیم. بعد منافقین آمدند دیدن جایمان خالی است رد پایمان را دیدند و فهمیدند که ما داریم پای تپه می رویم. افتادند دنبال ما. بالای تپه رسیدیم. نه اسحه ای داشتیم نه چیزی؛ خدایا! کار خدا یکدفعه دیدیم از طرف ایلام دو کبری که اصلا نمی دانستیم چطوری یکدفعه آن جا پیدا شدند آمدند به طرف جاده، شروع کردند به زدن اینها و آن ها هم پا به فرار گذاشتند. حالا اینها از این طرف فرار می کنند، ما از آن طرف فرار می کنیم. ماهم از فرصت استفاده کردیم و به طرف روستاهایی که فکر کردیم داخل آن ها دیگر منافق نیست رفتیم. بعد رسیدیم به روستا و خیالمان راحت شد که دیگر نجات پیدا کردیم. تا رفتیم توی روستا مردم دور ما را گرفتند. منافقین! منافقین! گفتیم ای بابا! ما خودی هستیم، ما خلبانیم. گفتند: نه شما لباس خلبانی نپوشیدید و شروع کردند به کتک زدن ما. کار خدا یکی از برادرهای سپاه آنجا پیدا شده، گفته: شما کی را دارید می زنید؟ کارتشان را ببینید. کارتمان را دیدند، گفتند: نه بابا! اینها خلبانند. شروع کردند به روبوسی و پذیرایی گرم. صبح هم هلی کوپتر کبری آنجا پیدا شده بود. هلی کوپتر کمیته، ساعت ۸ آن ها را رسانده بود به محل پایگاه که آن ها را ما حالا دیدیم.

 

 

 

 نظر دهید »

تکریم سالمندان

03 مهر 1395 توسط اعظم ستاری

سالمندي که از آن با واژه هايي نظير پيري، سالخوردگي، مسني، معمري، کهنسالي، کلان سالي، بسيار زاد، سال ديدگي، فرتوتي و غيره نيز ياد شده است، مرحله اي است از مراحل زندگاني انسان که پس از تولد، طفوليت، نوجواني، جواني و ميانسالي فرا مي رسد. در اين سن اگر چه قواي جسمي رو به تحليل مي رود ولي خرد و تجربه به حد اعلاي خويش مي رسد و بدين لحاظ از ديرباز معمول بوده است. اجتماعي را موفق دانسته اند که با خرد پيران و قدرت جوانان همراه و هماهنگ بوده است. در دين مبين اسلام نسبت به رعايت حقوق و احترام سالمندان سفارش و تاکيد فراوان شده است. در قرآن کريم بارها در اين خصوص به ادب و نيکي و احسان سفارش شده بويژه در مورد پدر و مادر که حق عظيمي برگردن فرزندان خود دارند. در سوره اسرا به فرزندان هشدار داده شده است که مبادا در دوران پيري و سالمندي کمترين اهانتي به والدين روا نمايند و يا با لحني زننده و نامناسب که رنجش آن ها را بر انگيزد سخن گويند و احترام آنان را به جا نياورند.


در احاديث و روايات نيز فرازهاي بسيار زيبا و با شکوهي در اين مورد به چشم مي آيد. به عنوان مثال فردي در مورد آيات سوره اسرا پيرامون حقوق پدر و مادر از حضرت امام جعفر صادق(ع) پرسيد و آن حضرت در پاسخ گفت که مراد از آن آيات اين است که نگذاري مجبور شوند نيازهاي خود را از تو طلب کنند بلکه خود در تامين نيازهاي آنان پيشقدم باشي و در مصاحبت و معاشرت آنان روشي پسنديده داشته باشي و جز به محبت به آنان ننگري و آنان را حتي به صداي بلند نيازاري. در کلام الله مجيد اهميت احترام به والدين تا بدانجاست که خداوند پس از عبادت خود نسبت به انجام اين مهم تاکيد کرده است. در روايت است که مردي نزد رسول خدا حضرت محمد بن عبدالله(ص) رسيد و به ايشان عرض کرد: پدر و مادرم به سن پيري رسيده اند و نياز فراوان به دستگيري و مراقبت دارند و من درباره آنان همان رفتاري را دارم که آنان در زمان کودکي در حق من داشتند و با کوشش فراوان تمام احتياجات آنان را برطرف مي سازم. با اين وجود، با چنين رفتاري حق آنان را ادا نموده ام؟ رسول خدا فرمود: هنوز نه. پيشوايان بزرگ اسلام به اجمال و به تفصيل نيز پيرامون رعايت حقوق سالمندان سفارش نموده اند و به نرم خويي و تواضع و فروتني در اين خصوص فراخوانده اند و چه بسيار بيم داده اند که مبادا مورد نفرين و عاق والدين قرار گيريد که عذابي سخت دردناک به دنبال خواهد داشت.
آن چه شايان ذکر است اين که بيشترين توصيه هاي پيشوايان دين پيرامون حفظ حريم و رعايت شأن والدين است، چنان که اين حق حتي پس از مرگ والدين نيز برگردن فرزند است که از جانب پدر و مادر صدقه دهد، نماز بخواند، حج بگزارد، روزه بگيرد و...
ضرورت رسيدگي و نگهداري از والدين در ايام سالخوردگي چنان است که هنگامي که مردي به حضور پيامبر اسلام(ص) شرفياب شد و عرض کرد که پدر و مادر پيري دارم که به من انس گرفته اند و از رفتن او به جهاد کراهت دارند، پيامبر اسلام(ص) حق را به جانب پدر و مادر سالمند داد و فرمود که: «ملازم پدر و مادرت باش که مانوس بودن يک شبانه روز با آن ها از جهاد يکسال بهتر است.»
علاوه بر سفارش هاي پيامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) درباره خوشرفتاري با والدين، تکريم سالمندان نيز در روايات و احاديث ديگري مورد اشاره قرار گرفته است. در کتاب اصول کافي بابي تحت عنوان«احترام سالخوردگان» گشوده شده است که نشانگر منزلت آنان از ديدگاه دين اسلام است. در حديثي از پيامبر گرامي اسلام آمده است: «و امام جعفر بن محمد صادق(ع) مي فرمايد: «از ما نيست کسي که بزرگسال ما را احترام نکند.» و يا «سالمندان خود را بزرگ داريد.» در فرهنگ پويا و غني کشورمان از دير باز، سالمندان در جامعه از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده اند و در کليه آثار پيشينيان که به ما رسيده است اين واقعيت خودنمايي مي کند تا بدان جا که سرپيچيدن از امر سالمندان و پيران خردمند در اين آثار نتيجه خودسري و خيره سري و خامي بيان شده و طريق سعادت تنها در سايه بهره گرفتن از تجارب و پند سالمندان دنيا ديده و روزگار آزموده نمايان شده است. در آثار گرانبهاي ادب پارسي که آيينه اخلاق و نمودار وجدان زمان هاي است که شاعر در آن مي زيسته است رعايت حقوق و احترام سالمندان به عنوان يک اصل اساسي گوشزد شده است، و حتي بالاتر از اين مرتبه با تفکر از کار افتادگي و ضد ارزشي، به شدت مقابله شده است و جامعه را به استفاده و بهره گيري از دانسته ها و آموزه هاي سالمندان فرهيخته دعوت نموده است. در اين آثار دوري و نافرماني از سخن سالمندان فرزانه، ثمره اي جز گمراهي و عقوبت تلخ و نافرجام در پي ندارد. و لذا«پير» مراد غايت آرزو و آمال جوانان است و جوانان در کسوت «مريد» مي کوشند تا از چشمه دانش و اندوخته هاي پيران کامياب شوند و ره به منزل مقصود ببرند. چنين نگرشي علاوه بر انتقال خرد سالخوردگان، موجب استحکام بنيان خانواده در جامعه و طراوت و نشاط اجتماع است

#سالمند#رفتار با سالمند#خانواده معلولین# کوثر بلاگ

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 86
  • 87
  • 88
  • ...
  • 89
  • ...
  • 90
  • 91
  • 92
  • ...
  • 93
  • ...
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سحر خیز مدینه

سحر خیز مدینه کی میایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • آموزنده
  • توصیه های رهبری
  • مناسبت روز
  • دلنوشته
  • داستان کوتاه
  • دانستنیها
  • اندیشه سیاسی شیعه
  • افات زبان
  • طب سنتی
  • تقوا
  • نکات خانه داری
  • ولادت امام هادی
  • ولایت وامامت
  • دفاع مقدس
  • ولادت وشهادت
  • تکریم سالمندان
  • اعمال ماه ها
  • تغذیه اسلامی
  • سبک زندگی زینبی
  • ماه محرم
  • ولایت پذیری
  • آشپزی
  • داستان کوتاه
  • ویژگی های جوانان کربلا
  • دهه فجر
  • سکوت امام علی
  • حوزه انقلابی
  • اخلاق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس