سحر خیز مدینه

معاون فرهنگی
  • خانه 
  • مطالب مذهبی 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

ولادت امام هادی علیه السلام

27 شهریور 1395 توسط اعظم ستاری

 

 

 ولادت امام علی النقی الهادی (ع) (212 ه.ق)
  
امام علی النقی الهادی در روز پانزدهم ماه ذی الحجه ولادت یافتند . نام شریف دهمین امام شیعیان حضرت امام هادی علیه السلام ، علی است . در میان القاب فراوان آن امام ، «هادی» شهرت بیشتری دارد . کنیه امام هادی علیه السلام ابوالحسن است . سال ولادت حضرت هادی 212 یا 214 هـ.ق است و محل ولادتش ، جایی به نام صریا در نزدیکی مدینه . پدر بزرگوار امام هادی ، حضرت امام محمد جواد علیه السلام و مادر بزرگوارش بانویی به نام سمانه مغربیه است . از دوران کودکی امام هادی جز چند واقعه ، چیزی در تاریخ ثبت نشده است . با شهادت امام جواد علیه السلام در سال 220 هـ.ق، حضرت هادی در سن هشت یا شش سالگی به امامت رسیدند .

 نظر دهید »

نکات خانه داری

25 شهریور 1395 توسط اعظم ستاری

 

 

ـ براي اين که کوفته هاي شما در آب از هم نپاشد ، قدري آرد و تخم مرغ به آن بيفزاييد و حرارت آتش را زياد کنيد .

 ـ در موقع پختن مرغ براي از بين بردن بوي زهم آن چند عدد هويج حلقه شده به آن اضافه کنيد ، با اين کار هم بوي مرغ از بين مي‌رود و هم طعم بهتري پيدا مي‌کند.

 ـ در هنگام آب پز کردن تخم مرغ دقت کنيد کمي آب ليمو در ظرف بريزيد تا سياه نشود .

 ـ هنگام برداشتن تخم مرغ ها از شانه ، انگشتان خود را نم دار کنيد . اين کار از لغزيدن و افتادن تخم مرغ جلوگيري مي‌کند.

 - اگر مي‌خواهيد ظرف جايخي شما در فريزر نچسبد زير آن يک حلقه پلاستيکي قرار دهيد .

 ـ براي آن که يخچال بوي خوبي بگيرد کمي وانيل را به پنبه اي آغشته کرده و درون يخچال بگذاريد .

 ـ براي آن که سالاد طعم بهتري داشته باشد ، خيار را با پوست خرد کنيد .

 - قبل از گذاشتن هويج در يخچال ، سر هويج را ببريد . زيرا نوک آن رطوبت هويج را گرفته ، خشک و پلاسيده مي‌شود.

 نظر دهید »

بیانات مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی

25 شهریور 1395 توسط اعظم ستاری

هدف دشمن از فشارهای اقتصادی

یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهائى دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهائى که الان آنها تهدید میکنند، تحریم میکنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستى، هیچ کس ذى‌نفع از این تحریمها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستى و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستى نمیتواند خیلى ادامه پیدا کند - یک مدتى است - شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریمهاى نفتى و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانى هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما میخواهیم، آنها دنبال راه‌حل میگردند. بنابراین بایستى مقاومت کرد.
ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعیتهاى تشویق‌کننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعیتهاى منفى - که در واقع در بعضى موارد واقعیت‌سازى است، واقعیت‌نمائى است - دچار اشتباه نشویم. البته توان دشمن را دست‌کم نگیریم، سهل‌انگارى و ساده‌انگارى نکنیم. مسئله، مسئله‌ى اساسى و مهمى است. شما مثل یک ریاضیدانى که میخواهد یک مسئله‌ى مهم ریاضى را حل کند، بر سر این مسئله تلاشتان را به کار ببرید و مسئله را حل کنید. شما ریاضیدان بااستعدادى هستید؛ این هم یک مسئله‌ى ریاضى است. اینجورى باید با مسائل گوناگون برخورد کنید. خوشبختانه انسان مشاهده میکند که همین روحیه هم در دستگاه‌هاى گوناگون وجود دارد. به مسئله‌ى اقتصاد باید با این دید نگاه کرد.
ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همه‌ى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحى‌ها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما براى آنها نقطه‌ى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.

 نظر دهید »

تقوا

24 شهریور 1395 توسط اعظم ستاری

پرهیز از محرمات که در زبان دین از آن به تقوا تعبیر شده است، مهم ترین وسیله در سیر و سلوک معنوی و تقرّب به حضرت دوست است.

بدون تقوا رسیدن به هیچ مقامی امکان ندارد زیرا تا زمانی که نفس آلوده به چرک محرمات و گناهان است و تا مادامی که تابع هوس ها و لذت های نفسانی است و شیرینی آن در کام اوست، اولین مقام کمالات معنوی برای او رخ نداده است و به حیات طیبه ای که هدف آفرینش شمرده می شود دست نمی یابد.

تقوا و پرهیز از محارم الهی از اهمیت والایی برخوردار است، و دارای آثار و برکات فراوانی در زندگی دنیوی و مقامات اخروی شخص متقی می باشد، در این مقال کوتاه، بسان چشیدن نمی از یم، به برخی از آثار آن که در کتاب آسمانی قرآن کریم آمده است نظری می افکنیم، باشد که چراغ فروزان فرارویمان گردد.

1ـ تشخیص حق از باطل
همانطوری که تفکر راهی است که انسان را به حقایق جهان هستی آشنا می کند. تقوا هم طریقی است که انسان را قادر به مشاهده حقایق و اسرار عالم می گرداند، هر قدر خواهش های مادی کمتر باشد و دل آدمی متوجه معبود گردد، معرفت فطری شکوفاتر و عبادت درونی نمود بیشتری می یابد، لذا متقی معارف دینی را آشکارا مشاهده کرده و می یابد. اما انسان بی تقوا آن چنان در تاریکی فرو می رود که اگر همه آیات الهی را به او ارائه دهند، چیزی نمی بیند. از این رو اگر انسان راه تقوا و پاکی نفس را طی کرد هم اسرار عالم را می بیند و هم صراط مستقیم را به آسانی می پیماید. چنانچه حضرت حق می فرماید: «إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا؛ اگر با تقوا بودید خداوند توان فرق نهادن بین حق و باطل را نصیب شما می کند.» اگر چه عقل آدمی برای درک حقایق آماده است، اما گاهی هوس ها و محبت های پوچ و حرص های بی مورد، چونان غباری مانع دید عقل می گردند لذا شناخت حق از باطل، نیک از بد و راه و چاه در مسیر حرکت انسان مشکل می گردد و این تقوا و تهذیب نفس است که نورانیتی ایجاد کرده و غبار راه را می نشاند.

nbsp;جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی
nbsp;غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
با یک تحلیل ساده نیز می توان این ثمره تقوا را درک نمود و آن اینکه در جوامعی که دینداری جایگاهی ندارد و هوس های آنی و لذت های مادی محور قرار گرفته است، دستگاه های تبلیغاتی و رسانه های جمعی، لذت جویی و هوس رانی را ترویج می کنند لذا در چنین محیطی تمییز حق از باطل بسیار مشکل می گردد و این ها همه در اثر بی تقوایی و آلودگی آن جامعه است. و از این گذر است که حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «عقل آدمی در میان کشاکش هوای نفس و شهوت از میان می رود».

2ـ بهره مندی از تعالیم الهی
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: علم تنها آموختن نیست بلکه آن نوری است که خداوند در دل آن کسی که می خواهد هدایتش کند قرار می دهد. با این بیان روشن می گردد که هر انسانی که با ملکوت اعلی ارتباط پیدا کند، معارفی در نفسش القا می گردد. بدین معنی که قلب آدمی چونان آینه ای است و حضرت حق چون آفتاب، هر قدر آینه پاکیزه و صیقلی باشد، همانقدر نور حق در آن بیشتر تابیدن گیرد و همه جا را روشن گرداند. در طول تاریخ، علما و بزرگان زیادی به مقاماتی شده اند که هرگز از طریق عادی نمی توانسته اند به آن مقامات علمی دست یابند مگر آن که متصل به علم بیکران الهی گردیده باشند. لذا اساتید بزرگ، تصفیه نفس و اخلاص نیت را برای تحصیل علوم و معارف ضروری می شمارند چرا که پارسائی و دوری از محرمات است که نفس را صفا می دهد و از پلیدی ها می رهاند و او را با عالم بالا مرتبط می سازد و لایق تعلیم الهی می گرداند.

و از همین گذر است که تفکر در آیات الهی و تعمق در آنها به اهل تقوا منسوب شده است، آنجا که می فرماید: «إِنَّ فِی اخْتِلافِ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ لاَءَیاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَّقُونَ؛ همانا در آمد و شد روز و شب و آنچه خداوند در آسمان ها و زمین آفریده، نشانه هایی برای اهل تقوا است.» گرچه سراسر جهان آیات الهی است و همه انسان ها حتی کافران در دریای این نشانه ها غرقند، اما این صفای قلب پرهیزکاران است که امکان شهود اسرار جهان را به آنان می دهد.

 نظر دهید »

سخن چینی

24 شهریور 1395 توسط اعظم ستاری

 سخن چینی غالبا به این گفته می شود که سخن کسی را که پشت سر دیگری گفته به وی باز گوید، مثلا بگوید فلان درباره تو چنین و چنان گفت؟ یا نسبت به تو چنین و چنان کرد، و بدین سان نوع خاصی از افشاء سر و پرده دری و متضمن فساد یا بدگوئی و سعایت است. و گاه به شخصی که پشت سر او سخن گفته شده اختصاص ندارد، بلکه به کشف و افشاء آنچه مورد کراهت است اطلاق می شود، خواه کراهت کسی باشد که از او نقل یا به او نقل می شود یا کراهت شخص سوم و خواه کشف و افشاء به گفتار باشد یا به نوشتن یا به رمز و اشاره، و خواه آنچه نقل شده از اعمال باشد یا از اقوال، و خواه بر کسی که از او نقل می شود عیب و نقصی باشد یا نباشد. بنابراین سخن چینی مساوی است با فاش کردن راز و پرده دری و در این صورت هر چه از احوال مردم دیده شود که به افشاء آن راضی نباشند اشاعه آن سخن چینی است. پس بر هر مسلمانی لازم است که از آنچه از احوال دیگران می داند سکوت کند، مگر وقتی که حکایت و نقل آن برای مسلمانی سودمند باشد یا از گناهی جلوگیری شود. چنانکه اگر ببیند کسی مال دیگری را می برد بر اوست که برای حفظ حق صاحب مال گواهی دهد، اما اگر ببیند که کسی مالی را برای خود پنهان می کند، باز گفتن آن سخن چینی و فاش کردن راز است.

باعث سخن چینی غالبا بدخواهی نسبت به کسی است که از وی سخن چینی می شود، و این داخل در ایذاء است، و گاهی انگیزه آن اظهار محبت به مخاطب است، و یا برای تفریح و سرگرمی و وقت گذرانی و پرگوئی است، و به هر حال

[368]شکی نیست که سخن چینی از پست ترین کارهای زشت است. و آیات و اخباری که در ذم آن رسیده از حد شمار بیرون است، خدای سبحان می فرماید:

«هماز مشاء بنمیم. مناع للخیر معتد اثیم. عتل بعد ذلک زنیم» (قلم 11- 13) «عیبجو و پادوی سخن چینی است، مانع خیر است و ستمگر و گناهکار، و با این همه پر رو و حرامزاده است» .

از این کلام الهی مستفاد می شود که هر سخن چینی حرامزاده است.

و می فرماید:

«ویل لکل همزة لمزة» (همزه، 1) «وای بر هر سخن چین غیبت کننده (یا: وای بر هر عیبجوی طعنه زن یا: بد گوی واپس و بدگوی فراروی)» .

و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا یدخل الجنة نمام» «هیچ سخن چینی به بهشت نمی رود» .

و فرمود: «لا یدخل الجنة قتات» «سخن چین (یا دروغ پرداز) به بهشت نمی رود» .

و فرمود: «احبکم الی الله احسنکم اخلاقا، الموطؤون اکنافا، الذین یالفون و یؤلفون، و ان ابغضکم الی الله المشاؤون بالنمیمة، المفرقون بین الاحبة، الملتمسون للبراء العثرات» (3)

«محبوبترین شما نزد خدا کسانی اند که اخلاقشان نیکوتر باشد، و همنشین نواز باشند، آنان که با مردم الفت می گیرند و مردم با آنها الفت می گیرند، و دشمن ترین شما نزد خدا پادوهای سخن چینی هستند که بین دوستان جدائی می افکنند، و در جستجوی لغزشهای پاکان برمی آیند» .

و فرمود: «الا انبئکم بشرارکم؟ قالوا: بلی یا رسول الله،

قال: المشاؤون بالنمیمة، المفرقون بین الاحبة، الباغون للبراء المعایب» (4)

[369]«می خواهید شما را به بدترینتان آگاه کنم؟ عرض کردند: بلی یا رسول الله.

فرمود: آنان که به سخن چینی روند، و میان دوستان جدائی افکنند، و برای پاکان عیبجوئی کنند» .

و فرمود: «هر که درباره مسلمانی به کلمه ای اشاره کند تا بدان وسیله او را در دنیا به ناحق خوار سازد، خداوند در قیامت او را در دوزخ خوار گرداند» .

و فرمود: «هر مردی که درباره مرد دیگر چیزی را که از آن بری و پاک است شایع کند تا به این وسیله او را در دنیا خوار سازد، بر خدا حق است که وی را در قیامت به خواری و ذلت در آتش افکند» .

و فرمود: «چون خدا بهشت را آفرید به آن فرمود: سخن بگوی، بهشت گفت:

هر که داخل من شد به سعادت رسید. خدای جبار، جل جلاله، فرمود: به عزت و جلالم سوگند! هشت گروه از مردم در تو جای نخواهند گرفت: باده پرست (دائم الخمر)، اصرار کننده بر زنا، سخن چین، دیوث، پلیس و لشکر پادشاه ستمگر، مخنث، آن که قطع رحم کند، و کسی که با خدا عهد بندد و به آن وفا نکند» .

امام باقر علیه السلام فرمود: «بهشت بر غیبت کنندگان و سخن چینان حرام است» .

و فرمود. «بنده خدا روز قیامت محشور شود و با اینکه در دنیا خونی نریخته، به اندازه یک حجامت یا بیشتر خون به وی دهند و گویند: این سهم تو از خون فلانی است. عرض می کند: خدایا تو می دانی که تا وقتی که جانم را گرفتی خونی نریختم، خداوند فرماید: آری، تو از فلانی چنین و چنان شنیدی و به ضرر او بازگو کردی، و این نقل تو دهان به دهان به فلان ستمکار رسید و وی با شنیدن آن او را کشت، و این سهم تو از خون اوست» . (5)

و امام صادق علیه السلام فرمود: «من روی علی مؤمن روایة یرید بها شینه و هدم مرؤته لیسقط من اعین الناس، اخرجه الله تعالی من ولایته الی ولایة الشیطان، و لا یقبله الشیطان» . (6)

[370]«هر که به ضرر مؤمنی داستانی بگوید و قصدش ریختن آبروی او باشد تا از چشم مردم بیفتد خداوند او را از ولایت (دوست و بستگی) خود به ولایت شیطان می راند، و شیطان هم او را نمی پذیرد» .

روایت است که: «بنی اسرائیل گرفتار خشکسالی و قحط شدند، موسی علیه السلام چند بار به دعا باران خواست ولی دعایش مستجاب نشد و اثری نبخشید. خدای تعالی به او وحی فرمود: در میان شما سخن چینی هست که بر نمامی اصرار می ورزد و من از این جهت دعای تو و همراهانت را اجابت نخواهم کرد. موسی گفت: پروردگارا او کیست تا از میان خود برانیم؟ فرمود: ای موسی، من تو را از سخن چینی نهی می کنم و خود سخن چینی کنم؟ پس بنی اسرائیل همگی توبه کردند، آنگاه خداوند به آنها باران رسانید» .

و روایت است که: «ثلث عذاب قبر از سخن چینی است» .

و هر که واقعیت و کنه نمامی و سخن چینی را بشناسد، می داند که سخن چین بدترین و خبیث ترین مردم است، زیرا وی از دروغ و غیبت و مکر و بیوفائی و خیانت و کینه و حسد و دوروئی و فساد کردن میان مردم و خدعه و فریب دور و برکنار نخواهد ماند. خدای سبحان می فرماید:

«و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض» . (بقره، 27) «و آنچه را خدا به پیوند با آن فرمان داده می گسلند و در زمین تباهی می کنند» .

و سخن چین در بریدن رشته ای که خداوند به پیوستن آن امر کرده می کوشد و در زمین فساد می کند. خداوند می فرماید:

«انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق» . (شوری، 40) «راه [نکوهش و تعرض] بر کسانی است که به مردم ستم کنند و در زمین به ناحق سرکشی نمایند» . و سخن چین از اینهاست.

و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «قاطع داخل بهشت نمی شود» : یعنی قاطع بین مردم، و نمام قاطع بین مردم است.

[371]و فرمود: «شر الناس من اتقاه الناس لشره» «بدترین مردم کسی است که مردم از شر و گزند او بترسند و پروا کنند» . و سخن چین از اینهاست، و شر و گزند سخن چین از هر کسی بیشتر است.

حکایت کرده اند که مردی بنده ای فروخت و به خریدار گفت: این بنده هیچ عیبی ندارد جز سخن چینی، خریدار گفت: قبول کردم، آن را خرید، چند روزی گذشت، روزی غلام به همسر آقای خود گفت: همسرت تو را دوست ندارد، و می خواهد زنی دیگر بگیرد، و من می توانم با موی او برای تو افسون کنم، زن گفت:

چگونه به موی او دست یابم؟ گفت: هنگام خواب تیغی بر گیر و چند موی از پشت سر او بتراش و به من ده. سپس به نزد آقا رفت و گفت: همسرت با مردی بیگانه طرح دوستی افکنده و قصد کشتن تو دارد، و اگر می خواهی صدق گفتار من روشن شود خود را به خواب زن تا بدانی که راست می گویم. مرد به هنگام شب خود را خواب وانمود، زن را دید با تیغ بر بالین او آمد، یقین کرد که اراده قتل او دارد، پس برخاست و زن را کشت، آنگاه غلام نزد خویشان زن رفت و ایشان را از قتل وی آگاه ساخت، آنها آمدند و مرد را کشتند، سپس دو قبیله زن و شوهر به جان هم افتادند و میان آنها کشتار در گرفت و سالها گریبان گیرشان شد.

پس بر هر کسی لازم است که سخن نمام را باور و تصدیق نکند، زیرا سخن چین فاسق است، و شهادت فاسق مردود است به دلیل قول خدای تعالی:

«ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا» (حجرات، 6) «اگر فاسقی خبری نزد شما آورد به تحقیق پردازید» .

و باید او را نهی کرد و پند داد و کار او را زشت شمرد، به دلیل این قول خدای تعالی:

«و امر بالمعروف و انه عن المنکر» (لقمان، 17) «امر به معروف و نهی از منکر کن» .

و باید سخن چین را دشمن داشت، چنانکه خداوند او را دشمن داشته، و نباید به مجرد گفته وی به برادر مسلمان خود بدگمان شد، که خدای تعالی می فرماید:

«اجتنبوا کثیرا من الظن» (حجرات، 12)

[372]«از بسیاری گمانها بپرهیزید» .

و نباید درباره سخن نمام تجسس و تحقیق و بررسی کرد، به دلیل قول خدای تعالی:

«و لا تجسسوا» . و نیز نباید تسلیم آنچه نمام از آن نهی می کند شد، و نباید سخن وی را بازگو کرد، مثلا گفت: فلانی چنین و چنان حکایت کرد، زیرا خود این نیز سخن چینی و غیبت است.

محمد بن فضل به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام عرض کرد: «فدایت شوم!

از یکی از برادران دینی ام چیزی به من می رسد که آن را ناخوش دارم، و چون از خود او می پرسم انکار می کند، و حال آنکه جمعی از اهل وثوق به من خبر داده اند.

امام فرمود: ای محمد، چشم و گوش خود را درباره برادر مسلمانت تکذیب کن، و اگر پنجاه نفر در نزد تو شهادت دهند قول او را تصدیق و آنها را تکذیب کن، و چیزی را به ضرر وی شایع مکن که سبب خواری و ریختن آبروی او باشد، و در نتیجه از کسانی باشی که خدا درباره آنها می فرماید:

«ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم» . (7)

(نور، 19)

«کسانی که دوست دارند که کار بد در میان مؤمنان شیوع یابد عذابی دردناک دارند» .

از امیر مؤمنان علیه السلام روایت شده که: «مردی به خدمت آن حضرت آمد و از شخصی بدگوئی و سعایت کرد، حضرت فرمود: استفسار می کنم اگر راست گفته باشی با تو دشمن خواهم شد، و اگر دروغ گفته باشی تو را مجازات می کنم، و اگر می خواهی درگذریم در می گذریم. گفت: درگذر یا امیر المؤمنین» .

نقل شده است که شخصی به دیدن یکی از حکماء رفت و از شخص دیگری سخنی نزد او نقل کرد، حکیم گفت: دیدار ما را دیر آینده تر و مرا با برادرم بد کردی، و دل آسوده ام را مشغول ساختی، و خود را که نزد من امین بودی متهم گردانیدی» .

تتمه:

3. این حدیث را با «مستدرک» : کتاب حج، تصحیح کردیم.4. حدیث را با «وسائل» : کتاب حج، و با «مستدرک» : کتاب حج، و با «اصول کافی» : باب سخن چینی، تصحیح کردیم.5. این حدیث را با «اصول کافی» : باب اذاعه (فاش کردن اسرار) تصحیح کردیم.6. این حدیث را با «وسائل» : کتاب حج، و با «اصول کافی» : باب داستان سرائی علیه مؤمن، تصحیح کردیم.7. حدیث را با «وسائل» : کتاب حج، تصحیح کردیم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • ...
  • 91
  • ...
  • 92
  • 93
  • 94
  • ...
  • 95
  • ...
  • 96
  • 97
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

سحر خیز مدینه

سحر خیز مدینه کی میایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • آموزنده
  • توصیه های رهبری
  • مناسبت روز
  • دلنوشته
  • داستان کوتاه
  • دانستنیها
  • اندیشه سیاسی شیعه
  • افات زبان
  • طب سنتی
  • تقوا
  • نکات خانه داری
  • ولادت امام هادی
  • ولایت وامامت
  • دفاع مقدس
  • ولادت وشهادت
  • تکریم سالمندان
  • اعمال ماه ها
  • تغذیه اسلامی
  • سبک زندگی زینبی
  • ماه محرم
  • ولایت پذیری
  • آشپزی
  • داستان کوتاه
  • ویژگی های جوانان کربلا
  • دهه فجر
  • سکوت امام علی
  • حوزه انقلابی
  • اخلاق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس