سحر خیز مدینه

معاون فرهنگی
  • خانه 
  • مطالب مذهبی 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

اندکی -تفکر

24 تیر 1396 توسط اعظم ستاری
گفت: راستی جبهه چطور بود؟  گفتم : تا منظورت چه باشد .? گفت: مثل حالا رقابت بود؟?  گفتم : آری. گفت : در چی؟ ? گفتم :در خواندن نماز شب.? گفت: حسادت بود؟  گفتم: آری. گفت: در چی؟ ? گفتم: در توفیق شهادت.? گفت: جرزنی بود؟ ? گفتم: آری. گفت: برا چی؟  گفتم: برای شرکت در عملیات .? گفت: بخور بخور بود؟? گفتم: آری .☺ گفت: چی میخوردید؟ ? گفتم: تیر و ترکش ? گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری . گفت: در چی ؟  گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .? گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری . گفت: چه پستی؟؟ ? گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .? گفت: آوازم می خوندید؟ ? گفتم: آری . گفت: چه آوازی؟  گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ ? گفتم: آری . گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ ? گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب?☠  گفت: استخر هم می رفتید؟ ? گفتم: آری ... گفت: کجا؟  گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .? گفت: سونا خشک هم داشتید ؟  گفتم: آری . گفت: کجا؟  گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ ? گفتم: آری  گفت: کی براتون برمی داشت؟?  گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .? گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟?? گفتم: آری  خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان سکوت کرد و چیزی نگفت!!! شادی روح شهدایمان صلوات  ?✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم ✨ اللهم عجل لولیک الفرج 
 نظر دهید »

درس_ هایی_ از_ فاطمه_ زهرا_س

07 تیر 1396 توسط اعظم ستاری
​?درس هایـے از فـاطـمه زهــرا«س»? قــسـمتــ↫① ✅قناعت، سادگی و شکرگزاری ?هر زن مسلمانی در پرتو تعالیم قرآن و اهل‌بیت(ع) همواره ساده زیستی را نصب العین خود قرار داده، و تمام همت خود را برای تربیت فرزندان صالح و حرکت به سوی کمال بکار می‌گیرد؛ چرا که دلدادگی به دنیا و مظاهر فریبندة آن مانع رشد و ترقی معنوی و کمال انسانی است. زنی که فقط به دنبال تشریفات، دنیاگرایی، زندگی شاهانه و اشرافی و لباسهای آن چنانی باشد، نمی‌تواند به اهداف والای زندگی پاک معنوی دست یابد و فرزندانی شایسته تربیت کند. ?به همین جهت، حضرت زهرا(س) با اینکه دختر بزرگ رهبر جهان اسلام بود و می‌توانست از موقعیت خود بهره برداری مادّی بکند؛ امّا چنین نکرد.   سلمان فارسی می‌گوید: روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می‌نشینند و پارچه‌های زربافت و اشرافی به تن می‌کنند؛ امّا دختر رسول خدا(ص) که عظمت و جلالتش از همة آنها بالاتر و بیش‌تر است، نه چادرهای گران‌قیمت بر سر دارد و نه لباسهای فاخر و زیبا! حضرت زهرا(س) فرمود: «ای سلمان! خداوند [بزرگ] لباسهای [زینتی] و تختهای [طلایی] را برای روز قیامت ما ذخیره کرده است.» ?آن گاه حضرت فاطمه(س) به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! سلمان از لباس سادة من تعجب کرد. قسم به خدایی که تو را به رسالت در راه حق بر انگیخت! من و همسرم علی(ع) همواره زندگی ساده را پیشة خود کرده‌ایم. فرش خانة ما پوست گوسفندی است که روزها شترمان بر روی آن علف می‌خورد و شبها بر روی آن می‌خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»(1)  ?همچنین روزی رسول خدا(ص) وارد منزل حضرت زهرا(س) شد و دخترش را مشاهده کرد که روی زمین نشسته، با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته، شیر می‌دهد و با دست دیگر با آسیاب دستی گندمها را آرد می‌کند. از دیدن زندگی ساده؛ امّا گرم و پرعاطفة حضرت فاطمه(س) اشک در چشمان رسول خدا(ص) حلقه زد و فرمود: «دخترم! مشکلات دنیا را به یاد شیرینی و حلاوت زندگی در جهان آخرت بر خود هموار ساز و تحمل کن!» ?حضرت فاطمه(س) نیز عرضه داشت: «ای رسول خدا! حمد و سپاس خداوند را در مقابل این همه نعمتی که به ما داده است.» البته ساده زیستی بانوی مسلمان به این معنا نیست که ژولیده، آلوده و بد لباس زندگی کند؛ بلکه سادگی او باید توأم با پاکی و تمیزی باشد.2 ?مـنـابـع: 1-. بحار الانوار، ج‏8، ص‏303.   2-. مكارم الاخلاق، ص‏117 #درس_هایی_از_فاطمه_زهرا_س
 نظر دهید »

سند ۲۰۳۰

04 تیر 1396 توسط اعظم ستاری
​?مسائل مربوط به سند ۲۰۳۰ باید توسط اساتید تبیین شود ⚠️اینکه می‌گویند ۲۰۳۰ الزام‌آور نیست، سطحی‌نگری است ?رهبرانقلاب، عصر امروز در دیدار اساتید و نخبگان دانشگاه‌ها: مسئله‌ی «تبیین» یکی از کارهای اساتید است. این #سند۲۰۳۰ باید تبیین شود؛ خیلی مسئله‌ی مهمی است. ?این جزوی از یک سند بالادستی سازمان ملل است؛ سند توسعه‌ی پایدار؛ یک بخشش همین سند ۲۰۳۰ آموزش و پرورش است. ?آن چیزی که در سند توسعه‌ی پایدار دارند طراحی می‌کنند، یک منظومه‌ی فکری و فرهنگی و عملی برای همه‌ی دنیا است. ?یونسکو اینجا یک وسیله و ویترین است؛ دست‌هایی پشت سازمان ملل وجود دارد که دارند برای همه‌چیز ملت‌های دنیا منظومه‌ی فکری و فرهنگی و عملی تنظیم می‌کنند که ملت‌ها باید بر اساس آن عمل کنند. این غلط و معیوب است؛ این‌ها چه حقی دارند که درباره‌ی کشورها و سنت‌ها و عقایدشان اظهارنظر کنند که باید این‌جوری یا آن‌جوری عمل کنید؛ همه‌اش هم «باید» است. ?اینکه می‌گویند «الزام‌آور نیست»، این سطحی‌نگری است؛ هرکدام از این‌ها که تحقق پیدا نکند، بعد به‌عنوان نقطه‌ی منفی حساب می‌شود و امتیازهایی از کشور سلب می‌شود.۹۶/۳/۳١
 نظر دهید »

رمضان _میرود

04 تیر 1396 توسط اعظم ستاری
​‍ ‌ رمضان میرود و میبرد از کف دل ما آنکه یکماه صفا یافت از او محفل ما رمضان عقده گشا بود گنهکاران را وای اگر او رود و حل نشود مشکل ما حال که ای ماه خدا ، میروی آهسته برو که ندانی چه کند رفتن تو با دل ما...
 نظر دهید »

روضه -جانسوز- امیر -المومنین

27 خرداد 1396 توسط اعظم ستاری
روضه جانسوز #أمیرالمؤمنین لطفا فایل اجراش رو به این آیدی ارسال کنید  بسم الله الرحمن الرحیم سه هفته گذشت ، ماه خدا داره به انتها میرسة ، سفره ی رحمت داره جمع میشه ، انگار قسمت اینه ، خدا مزد بنده هارو سر سفره های علی بده ، چه حس خوبیه که علی سفره دارت باشه ، امشب میخوام تو روضه خون باشی ، أخه روضه ی أمیرالمؤمنینه ، تنهایی از پسش برنمیام . اصلا 25سال خونه نشینی و تنهایی و طعنه کنایه یطرف ، داغ زهرا یطرف ، امشب کسی تماشاگر نباشه ، امشب چشمی بی اشک نباشه ، آخه امشب تمام دنیا روضه خونه برا علی ، اصلا امشب فرش و عرش عزا خونست ، بگم روضه خونش کیه؟ بخدا روضه خونش خود خداست ، اصلا چرا من ، بذار روضه رو از زبان مبارک آقا امیرالمؤمنین سی ساله کار من غمه بی فاطمه بی فاطمه زهرا منو حاجت روا کن بحال حیدرت دعا کن تو این 30سال تو دعام کردی که بتونم طاقت بیارم ، لحظه های آخره ، دلم برا دیدنت آروم نداره بیا که قد علی خمه برس بدادم یافاطمه یه عمره بیتو رفته جونم ماجرای باد خزونم این طرف علی داره زهراشو صدا میکنه ، اونطرف زهرا داره علی علی میکنه ، بگو جانم علی علی علی جان میدونی دردم چیه زهرا ؟ درسته که دیگه مدینه نیستم ، اما کلا درد علی اینه ، علی دوست داره در خونشو که میزنه فقط زهرا باز کنه ، حالا چه مدینه مدینه چه کوفه فرقی نداره چشمم به در میافته و سوز دلم نهفته و   داره میسوزه غم تو سینه چشم تو روز بد نبینه چشمت روز نبینه زهرا ، چشمت بلا نبینه زهرا ، چشمت عزا نبینه زهرا ، بچه یتیم نبینی زهرا ، تنور خاموش نبینی زهرا ، خونه ی سوت و کور نبینی زهرا ، میدونی چرا؟ چون علی همه ی اینارو دیده ، درک کرده ، علی کشیده ، اینه که میگه چشمت روز بد نبینه خونه سر افطار من شده مایه ی آذار من شده  چشمای سردم آرزوشه ببینه زهرا روبروشه جانم علی علی علی جان جانم علی علی علی جان  بازهرا بگو جانم علی علی علی جان جانم به این ناله ها داره میلرزه پیکرم وای مادرم وای مادرم علی دیگه نداره طاقت حسن بیا کنم وصیت حسن بابا ، تو پسر بزرگ منی ، ببخش که از دار دنیا چیزی غیر غم و غصه و مشکلات ندارم بهت ارث بدم ، اما بعد من ، وارث اشکای شبونه ی بابا تویی ، وارث تنهاییه بابا تویی ، میخوام هرچی عشق به مادرش دارى یا حسنت بلند شه بزرگ خونه تویی حسن خیلی غریب میشی بعد من (از باباتم غریب تر میشی ، از باباتم مظلوم تر میشی ، از باباتم تنهاتر میشی) اما تو حسین داری ، زینب داری ، بابات چندتا یتیم داشت و سه تا یار  جونم رسیده دیگه برلب پدری کن برای زینب تا هستی نذار آب تو دلش تکون بخوره ، میدونی چرا؟ نگهش دار برا کربلا ، آخه حسینم خیلی غریبه ، باید زينب داشته باشه ،باید سنگ صبور داشته باشه  جانم علی علی علی جان بریم کربلا؟ما که تا اینجاشو اومدیم یه سریم به کربلا بزنیم ، از اينجا به بعدشو ، باید از زبون زینب روضه بخونی ، یجوری طاقت بیار من نمیدونم داداش میبینی خواهرات خوردن زمین با بچه هات حسین من چشاتو وا کن نگاهی سوی خیمه ها کن داداش توروخدا چشاتو وا کن ، داداش نگاه کن ، من اون زینبیم که تو مدینه کسی سایمم ندیده بود ، پاشو ببين پرده نشینان حرم ، چه جوری آواره ی صحرا شدن  آتیش زدن خیمه هامونو بردن داداش معجرامونو سقا بیا علم رو بردار دارن میدن زنارو آذار عباس ، عباس مگه تو کفیل من نبودی ، مگه تو غیرت الله نبودی؟ پاشو ببین خواهرتو دارن میبرن اسارت ای وای امون از دل زینب های های های ، ضجه بزن ، بلکه بحرمت اشک بر حسین و زینب آتش دوزخ ما خاموش بشه میدونی پیامبر ص در فضیلت گریه کردن بر مصائب زینب چی فرمودن؟ وقتی فاطمه زهرا س از پدر بزرگوارشون میپرسن ، ثواب گریه بر زینبم چیه ؟ پیامبر ص جواب میدن (ثواب گریه بر حسن و حسینو داره) یعنی جمع ثواب اشک بر امام حسن و امام حسین میشه ثواب گریه برا زینب ، پس صداتو آزاد کن ، ناله هاتو رها کن ، سوز دلتو بده بیرون ازم خبر نداری  قرار بود آب بیاری و از وقتی رفتی روضه خونم چه داغی انداختی به جونم رباب هنوز چشم به راهته بعشق ماهه نگاهته رباب داره بخودش میگه ، الان سقا میاد ، الان آب میاره  لالا میخونه برا اصغر عمو رفت آب بیاره مادر لالایی اصغر لالا اصغر عمورفت آب بیاره مادر ای وای امون از دل زینب #خادم_زینب #متن_روضه  #ماه_مبارک_رمضان  #شهادت_أمیرالمؤمنین  #متن_روضه_أمیرالمؤمنین  #شبهای_قدر ‍
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 97
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سحر خیز مدینه

سحر خیز مدینه کی میایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • آموزنده
  • توصیه های رهبری
  • مناسبت روز
  • دلنوشته
  • داستان کوتاه
  • دانستنیها
  • اندیشه سیاسی شیعه
  • افات زبان
  • طب سنتی
  • تقوا
  • نکات خانه داری
  • ولادت امام هادی
  • ولایت وامامت
  • دفاع مقدس
  • ولادت وشهادت
  • تکریم سالمندان
  • اعمال ماه ها
  • تغذیه اسلامی
  • سبک زندگی زینبی
  • ماه محرم
  • ولایت پذیری
  • آشپزی
  • داستان کوتاه
  • ویژگی های جوانان کربلا
  • دهه فجر
  • سکوت امام علی
  • حوزه انقلابی
  • اخلاق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس